دختر 15+1 ساله

 
zirshalvari
Friday, August 29, 2003

میدونی. 3 سال اکثر وقتمو رو چیزی صرف کردم که وقتی الان فکرشو میکنم میبینم اصلا ارزششو نداشته. .شاید تنها نکته ای که داشته چشمو گوشمو. کامل باز کرده.یا اینو بهم فهمونده که اکثر پسرایی که با اون تیب و قیافه قشنگ تو خبابونا میگردن چه عقاید مزخرفی دارن و با اون قد و هیکل هنوز


جوجوان.هان؟3 سال چت کردم نتیجش همینا بود. یه سال وبلاگ نوشتم نتیجش این شد که یه سال از بهترین سالای عمرم به صورت مکتوب در اومد. بعدش

دیگه هیجی.شده بودم یه آدم بی هویت که زندگی رو پشت مانیتور میبینه .دنیای مجازی واسم شده بود واقعیت.. رو همه چیم اثر بد گذاش. من خوش سر و زبونو کرده بود یه الکن به تمام معنی.. از بس که حرف نزده بودمو همش تایپ کرده بودم.شده بودم یه پا مفت خور. آره... خلاصش همین میشه.. تاره
شایدم کم

باشه یراش


.....

حالا این منم که دارم عوض میشم. 3 4 هفته ای میشه دستم یه کیبورد نخورده بود. تو همین 3 4 هفته هم فهمیدم زندگی واقعی, حرف زدن رو در رو,خندیدنای از ته دل... چقدر قشنگتر از چتیشه.همممممم.......................

خداحافطی برای همیشه نمیکنم.... فقط میگم:

شاید وقتی دیگر.....

دختر 15 ساله


دوستان

سردبير خوردم 

فشار

خورشيد خانوم

زهرا

ساره خانوم

شادي خانوم

عمو حميد

آدمه نصفو نيمه

بوي بارون

اشکان ايزو 9002

سعيد ايزو 9002

فرهاد افتخاري 

 

This page is powered by Blogger. Isn't yours?